پرش لینک ها
راه‌اندازی استارتاپ

مراحل راه‌اندازی یک استارتاپ موفق؛

راه‌اندازی استارتاپ موفق چگونه است؟

کاهش موقعیت‌های شغلی دولتی، مدرک‌گرایی،مهارت‌های فنی و علمی و نیمه عمر شغل‌ها در دنیا باعث شده است بسیاری از افراد سراغ راه‌اندازی کسب‌وکار خود بروند. کارآفرینی امری مولد در اقتصاد کشورها به شمار می‌رود، اما دشواری‌ها و عدم قطعیت‌های زیادی را برای افراد به همراه دارد.

کارآفرینی فناورانه با توجه به مبنای دانشی از ارزش افزوده بیشتری برای استارتاپ‌ها برخوردار است. با وجود سرمایه‌گذاری خوب وزارت علوم و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در مقوله کارآفرینی دانشجویان و فارغ‌التحصیلان، همچنان خلا قابل توجهی در این حوزه مشاهده می‌شود. عدم وجود فرهنگ کار تیمی و دیدگاه نادرست افراد نسبت به مفهوم کارآفرینی از جمله مهم‌ترین دلایل ضعف کشور در این حوزه است. این مقاله با تاکید بر فرهنگ کار تیمی به دنبال تبیین مفهوم کارآفرینی و مسیر رشد یک استارتاپ از ایده تا راه‌اندازی است.

۱– مقدمه: 

قبل از اقدام به راه‌اندازی استارتاپ خود بهتر است مراحل زیر را طی کنید:

قبل از اقدام به راه‌اندازی استارتاپ خود بهتر است مراحل زیر را طی کنید:

۱) اطمینان از روحیه کارآفرینی در خود

۲) مشخص نمودن حوزه فعالیت استارتاپ

۳) تعیین ایده با توجه به چالش‌ها و نیازهای بازار

۴) تشکیل تیم کارآمد

۵) ساخت محصول اولیه

۶) تعیین مزیت رقابتی پایدار و مشتریان اولیه

۷) بهترین زمان برای راه اندازی خط تولید نیمه صنعتی

۸) ارتباط با سرمایه‌گذاران و شتابدهنده‌های استارتاپی

۹) جذب سرمایه یا تامین مالی از سایر طرق مانند وام یا سرمایه‌گذاران ریسک پذیر

۱۰) راه‌اندازی استارتاپ

در ادامه مراحل راه‌اندازی استارتاپ موفق که در بالا قید شده را توضیح می‌دهیم

۲) راه‌اندازی استارتاپ موفق، نیازمند روحیه کارآفرینی است؛

۲) راه‌اندازی استارتاپ موفق، نیازمند روحیه کارآفرینی است؛

 

  • قبل از راه‌اندازی استارتاپ باید بررسی کنید که آیا واقعاً قصد کارآفرینی دارید؟
  • آیا واقعاً یک کارآفرین زاده شده‌اید؟
  • آیا در طی زمان از خود جرقه‌هایی نشان داده‌اید که علاقه و تمایل‌تان به کارآفرینی را مشخص کند؟

دانشمندان و محققان در اولین برخورد با سرمایه‌گذاران به جای ارائه یک طرح کسب‌و‌کار و بررسی جذابیت بازار فناوری و میزان درآمد حاصل از آن، به سراغ پیشرفت‌های علمی خود و تفاوت کارشان با سایر محققان می‌روند‌. این مباحث آنچنان برای این افراد جذاب است که مخاطب خود را به کلی فراموش می‌کنند. برای یک سرمایه گذار و مدیر کسب و کار پیچ‌ و خم‌های یک فناوری ارزش چندانی ندارد در مقابل مباحثی مانند سودآوری، بازده سرمایه‌گذاری، جذابیت بازار و شناخت مشتری بسیار حائز اهمیت است.

۲-۲ تحصیلات یک کارآفرین:

تحصیل در رشته‌هایی مانند مدیریت اجرایی (MBA)، مدیریت مالی، کوچینگ، کارآفرینی و … مسیر را برای راه‌اندازی استارتاپ  هموارتر می‌سازد.

از جمله مزایای تحصیل در این رشته‌ها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • به واسطه تحصیل در این حوزه با مدیران بزرگ در ایران و جهان آشنا می شوید
  • جرأت شما برای پذیرش ریسک بیشتر و دید شما نسبت به آینده بازتر می‌گردد.
  • قادر خواهید بود چشم انداز آتی کسب‌و‌کار خود را بهتر و بیشتر پیش‌بینی کنید.
  • در مدت زمان کوتاهی با چالش‌های زیادی مواجه می‌شوید که توانمندی شما را برای مواجهه با چالش‌های واقعی به شدت افزایش می‌دهد.

آشنایی با اصطلاحات، لغات و عبارات مدیریتی و کسب و کاری به شما کمک می‌کند در گفت‌و‌گو‌ها و ارائه‌های خود با سایر مدیران و سرمایه‌گذاران بهتر ظاهر شوی

۳-۲ زمان مناسب راه‌اندازی یک استارتاپ موفق 

  • کارآفرین نباید کسب‌وکار خود را ناگهانی و در لحظه آغاز کند. از آن‌جایی که چند سال اول یک استارتاپ صرفاً با هزینه کردن همراه است پول کافی یکی از مهمترین پیش نیازهای راه اندازی کسب و کار و مدیریت زندگی شخصی فناور است.
  • دومین پارامتر مهم در آغاز کارآفرینی ایده مناسب است. در زندگی کارآفرین همواره زمان‌هایی وجود دارد که ایده‌ای در ذهن او خلق می‌شود.داشتن خلاقیت به شما کمک می کند تا به ایده مناسب دست یابید.

۳) انواع استارتاپ‌:

در ادامه انواع استارتاپ‌ها را در سه دسته خلاصه می‌کنیم:

۱-۳ استارتاپ‌های از تولید به مصرف:

  • این استارتاپ‌ها عموماً محصول خود را مستقیم به دست مشتریان می‌رسانند و عموماً به دنبال مدل های کسب و کاری هستند که بیشترین مشتری و مخاطب را شامل می‌شود.

۳-۲ استارتاپ‌های پاسخگو به درد و رنج:

  • این نوع استارتاپ‌ها عموماً برای پاسخ به یک رنج یا مشکل به وجود می‌آیند.اکثر کارآفرینان از این نوع استارتاپ ها کار خود را آغاز می‌کنند البته این نوع استارتاپ‌ها عموماً بزرگ نمی‌شوند و رشد چشم‌گیری نمی‌کنند. چراکه اولاً مسیر مشخصی برای افزایش مهارت وجود ندارد. ثانیاً ارزش آن کسب و کار وابسته به سطح مهارت فردی کارآفرینان یا افراد شاغل در آن است که این خود محدودیت زیادی را برای توسعه استارتاپ ایجاد می‌کند.راه اندازی یک موسسه زبان تدریس زبان خارجی مثالی از این نوع آنها استارتاپ‌هاست که وابستگی زیادی به مهارت افراد دارد.

۳-۳ استارتاپ‌های فناورانه:

  • این نوع استارتاپ‌ها مزیت رقابتی خود را از فناوری مورد استفاده در محصولات خود دریافت می‌کنند. به دلیل وجود ضعف در کار تیمی و اعتماد تیمی اکوسیستم استارتاپی ایران توصیه می‌شود در راه اندازی این نوع استارتاپ‌ها دانش فنی در اختیار هسته‌ی کارآفرینی قرار داشته باشد. بنابراین در صورتی که به عنوان هسته کارآفرینی دانش فنی و مهندسی لازم را دارید اما با موضوعات کسب و کاری آشنا نیستید راه هموارتری به نسبت به سایرین پیش رو دارید و می‌توانید با بهبود مهارت‌های کارآفرینی، رهبری، مدیریت و شرکت داری در راه اندازی استارتاپ خود موفق باشید. به طورکلی زمانی‌که به‌دنبال بهترین فناوری برای توسعه کسب و کار خود هستید، باید صنعت و نیچ‌مارکت مورد نظر را بشناسید و بهترین جایگاه را برای محصول خود تخمین بزنید.

۴) نحوه راه‌اندازی استارتاپ و روانه محصول به بازار؛

برای حرکت از ایده به سمت بازار، کارآفرینان همواره با مشکل‌های ذیل مواجه می‌شوند که پاسخ به آنها راه‌گشا خواهد بود:

نحوه راه‌اندازی استارتاپ و روانه محصول به بازار

  • ۱-۴ تعیین بهترین ایده: کارآفرین فردی است که همواره نمای کلی محصول و شرکت خود را می‌بیند در مقابل تیم فنی دید محدود تری دارند و در مقابل ریسک موضع‌گیری می‌کنند. بنابراین کارآفرین شخصی است که باید تصمیم‌گیری کند آیا ایده ارزش ریسک را دارد و تیم می‌تواند در مسیر توسعه آن قدم بردارد یا خیر.ارزش ایده در جذابیت بازار است نه درکی که تیم فنی از آن دارد.به‌یاد داشته باشید که در ابتدای کار نمی‌توان ایده را به‌طور تمام و کمال ارزیابی کرد و باید طی گذر زمان و پس از دریافت بازخورد از بازار به بهترین ایده ممکن برسید.
  • ۲-۴ بهترین زمان برای ساخت پایلوت یا خط تولید نیمه‌صنعتی: محققان و فناوران از تحقیق و توسعه لذت می‌برند و به مقوله فروش و تجاری سازی ایده اهمیت چندانی نمی‌دهند در حالی که سرمایه‌گذار زمانی روی طرح شما ریسک می‌کند که مسیر مشخص و شفافی برای ساخت پایلوت داشته باشید و این مسیر قاعدتاً کوتاه باشد.
  • ۳-۴ مزیت رقابتی پایدار:کارآفرین باید درک صحیحی نسبت به رقبای خود و ارزش پیشنهادی آنان داشته باشد، این درک مگر با بررسی‌های میدانی پدید نمی‌آید.
  • ۴-۴ بازار خط مقدم ساحلیمنظور از بازار خط مقدم ساحلی، بازاری است که بیشترین دسترسی را به آن دارید و محصول شما جذابیت خوبی برای آن بازار دارد. کارآفرینان معمولاً چند دسته بازار جذاب را شناسایی می‌کنند و در نهایت با بررسی میدانی و شناخت مشتریان هر بازار، یک مورد را انتخاب می‌کنند. استارتاپ ها بهتر است به سراغ بازارهایی بروند که اندازه سالیانه بیش از هزار میلیارد تومان را داشته باشند.
  • ۵-۴ جایگاه استارت آپ در بازار: استارتاپ‌ها باید با توجه به محصول و ارزش پیشنهادی‌شان، بهترین استراتژی را برای جایگاه خود در بازار اتخاذ کنند. برای این امر دو استراتژی وجود دارد: محصولی با ارزش بالا روانه‌ی بازار کنند یا در بازاری با اندازه بزرگ وارد رقابت بشوند. استارت آپ ها معمولاً در بازارهایی که اندازه بزرگ ندارند به دنبال ارائه محصولات هایتک و با ارزش افزوده بالا هستند.در صورتی که یک استارتاپ استراتژی ارزش بالا را پیش بگیرد با دو ریسک عمده مواجه استاولین ریسک، احتمال بزرگتر شدن حجم کار و همچنین کپی برداری از محصول وجود دارد. ریسک دوم متوجه استاندارد های نوظهور است عموماً شرکت هایی که بزرگ می‌شوند فرصت تدوین و اصلاح قوانین و استانداردهای موجود را ندارند تغییر این استانداردها ممکن است شرایطی را فراهم کند که تنها محصولات تدوین کنندگان استاندارد قادر به رقابت در بازار باشند.

۵) آیا آمادگی لازم برای فرایند تجاری سازی را دارید؟

اکثر استارتاپ‌ها فناوری‌های خوبی را در دست دارند اما تمرکز روی مطالعه بازار ندارند. بدون دریافت بازخورد از بازار نمی‌توان به خوبی میزان بلوغ فناوری را برای تجاری سازی بررسی کرد.
در ادامه به مهمترین پارامترهای حاکم بر ارزیابی فناوری در مسیر تجاری‌سازی اشاره می‌کنیم:

  • ۱-۵ قیمت محصول: قیمت گذاری در بسیاری از استارتاپ‌ها بر پایه هزینۀ تمام شده است درصورتی‌که در کشورهای در حال توسعه مانند ایران بهتر است قیمت بر پایه جذابیت در بازار باشد( ممکن است کمتر یا بیشتر از قیمت تمام شده باشد) در واقع کارآفرین باید با مطالعه بازار ، هزینه‌ای که مشتریان محصول حاضر به پرداخت هستند را تعیین کنند.
  • ۲-۵ برتری فناوری: بسیاری از فناوران به دنبال اعمال تغییر در فناوری خود هستند اما این‌کار لزوماً به برتری فناوری نمی‌انجامد. آنچه برای مشتری شما مهم است تغییر و تفاوت در کاربری فناوری است تا ذات آن. شرکت اپل و محصولات آن مثال خوبی برای این مسئله هستند این شرکت به‌جای تمرکز بر سطح و نوع فناوری و قطعات مورد استفاده بیشتر بر لذت و تجربه مثبت کاربران تکیه می‌کند. بنابراین در نظر داشته باشید تفاوت لزوماً به معنای برتری فناوری نیست و لذت مشتریان نقش مهم‌تری را ایفا می کند.
  • ۳-۵ مالکیت فکری فناوری: مالکیت فکری فناوری باید متعلق به تیم فنی و کارآفرینان سازمان باشد. شما می‌توانید به واسطه پتنت و قواعد حفظ مالکیت فکری از دارایی خود حفاظت کنید البته عموماً این نوع حفاظت محدود به زمان است و پس از مدتی از مالکیت شما خارج می‌شود. همچنین می‌توانید فرمولاسیون یا قواعد شرکت خود را به عنوان اسرار تجاری نزد افراد معتمد مجموعه نگه دارید این کار ممکن است پر ریسک باشد اما در بلندمدت با تبدیل این دانش به برند و کاهش هزینه‌های تولید ریسک نیز کاهش می یابد.
  • ۴-۵ تکرارپذیری فناوری: ممکن است تیم فناور در جریان تحقیق و توسعه خود به نمونه محصولاتی بر بخورد که از لحاظ بازده و کارایی نمره بالایی را می‌گیرند اما قابل تکرار نیستند. در واقع در فرایند ساخت این محصولات عوامل زیادی دخیل هستند که لزوماً همه این موارد قابل کنترل یا حتی شناسایی نیستند. در نتیجه امکان تکرار نتیجه‌ای واحد در ادامه بسیار پایین است و چنین فناوری‌هایی ارزش کمی دارند.
  • ۵-۵ زمان‌بندی: اگر دستیابی به نمونه محصول آماده ورود به بازار بیش از ۳ سال زمان می‌طلبد مطمئن باشید که سرمایه‌گذاران کمی همراه شما خواهند شد، چراکه این افراد در کشورهای با ثبات اقتصادی پایین، مانند ایران به دنبال ریسک پایین و دستیابی سریع به بازده مالی مطلوب هستند.
  • ۶-۵ پتنت: تیم فناور عموماً علاقه دارد تا نتایج مهیج علمی کار خود را منتشر کند در صورتی که انتشار امکان حفظ مالکیت فکری را از بین می‌برد. افرادی که به دنبال تجاری سازی فناوری خود هستند، باید قبل از انتشار به ثبت موقت یا نهایی پتنت خود اقدام کنند.
  • ۷-۵ اثبات مفهوم پروسه تجاری‌سازی: عموماً از زمانی آغاز می‌گردد که شما برای طرح خود به نمونه‌ای برای اثبات مفهوم رسیده باشید در صورتی‌که به دنبال جذب سرمایه یا کمک برای اثبات مفهوم خود هستید راه سختی را در پیش دارید.
  • ۸-۵ پایلوت و ورود به بازار: پس از اثبات مفهوم شما باید زمان دستیابی به پایلوت نیمه‌صنعتی را پیش بینی کنید. در مورد این مسئله در بخش قبل توضیحاتی ارائه شد.
  • ۹-۵ شکاف میان توسعه فناوری و بلوغ آنهرچه فناوری در دست نوظهور تر و خاص تر باشد شکاف میان توسعه آن تا مرحله بلوغ بزرگتر است بنابراین استارت‌آپ‌ها باید این مفهوم را به خوبی برای سرمایه گذاران خود را بیندازند تا فاصله زمانی طولانی باعث دلسرد شدن و توقف حمایت آنها نشود.

۶) تیم کارآمد جهت راه‌اندازی استارتاپ موفق:

انسجام تیم مهمترین عامل در موفقیت استارتاپ ها و شرکت‌های جوان به شمار می‌رود چراکه ممکن بیش از ۸ یا ۹ ساعت کار روزانه نیاز باشد و همین‌طور در ابتدا ممکن است درآمدی حاصل نشود بنابراین همدلی تیم بسیار اهمیت دارد.

 

۷) تامین هزینه راه‌اندازی استارتاپ از طریق سرمایه‌گذاری:

زمانی که فناوری اثبات شده است محصول اولیه ساخته شده است، تیم لازم گرد هم جمع شده‌اند و طرح کسب و کار تکمیل شده است، نوبت به تامین مالی و جذب سرمایه رسیده است.به‌جای اینکه در ابتدای مسیر جذب سرمایه به دنبال پیش‌بینی مسیر توسعه استارتاپ از صفر تا مرحله سودآوری باشید شاخص های عملکردی را در چشم انداز حداکثر ۵ سال مشخص کنید و برای دسترسی به دستیابی به آنان سرمایه طلب کنید.بنیانگذاران حتماً باید حداقل مبلغی را در ابتدای ثبت شرکت سرمایه گذاری کنند اگر یکی از اعضا از این امر سرباز زد شریک مناسبی به حساب نمی آید.تامین مالی می‌توانند از طرق مختلف صورت گیرد که یکی از محبوب‌ترین این راه های جذب سرمایه گذار است از جمله انواع سرمایه گذاران می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ۱– سرمایه گذاران فرشته:
    این افراد معمولا اولین سرمایه مورد نیاز استارتاپ‌ها را مهیا می‌کنند.
  • ۲– سرمایه گذاران خطرپذیر:
    بیشتر در قالب صندوق هستند و به رشد انفجاری استارتاپ کمک می‌کنند.
    معمولاً شریک‌هایی هستند که به دنبال برون سپاری تحقیق و توسعه خود به شرکت‌های ثالث، سرمایه گذاری روی آن و در نهایت خرید بخش اعظم آن شرکت هستند.
  • ۴- صندوق های عالی/ حاکمیتی:
    دولت و نهادهای حاکمیتی یک کشور معمولاً صندوق هایی را با هدف حمایت از توسعه علم و فناوری در چند حوزه خاص و راهبردی راه اندازی می‌کنند.
  • ۵-دفاتر خانوادگی:
    خانواده‌های بسیار ثروتمند معمولاً دفاتر خانوادگی را تشکیل می‌دهند تا به کمک آن بخشی از ثروت خود را مدیریت و در موارد جذاب سرمایه گذاری کنند.
  • ۶– بنیادها: 
    این مجموعه ها عموماً توسط افراد ثروتمند جامعه تاسیس می‌شود. هدف آنها تقویت فضای جامعه یا سرمایه‌گذاری روی حوزه‌هایی است که علاوه بر رشد آن در جامعه دارند، و معمولاً به سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت فکر می کنند.

۸) چگونه با با سرمایه‌گذاران ارتباط برقرار کنیم؟

از جمله مناسب ترین راه های ممکن می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ۱– تعامل با یک شتاب‌دهنده اختصاصی یا بروکر فناوری:
    شتاب‌دهنده‌ها یا بروکرهای فناوری ارتباط خوبی با سرمایه‌گذاران دارند و می‌توانند زمان آماده سازی شما برای ارائه به سرمایه‌گذار فعالان اکوسیستم استارتاپی کشور را با توانمندی‌ها و قابلیت‌های شما آشنا کنند.
  • ۲– شرکت در نمایشگاه‌ها:
    شرکت در نمایشگاه‌های ارائه دستاورد فرصت خوبی را جهت ملاقات با سرمایه گذاران و مشتریان محصول شما فراهم می‌کند. حتی اگر موفق به جذب سرمایه گذار نشوید توصیه‌های سازنده‌ای را از فعالان این حوزه دریافت خواهید کرد.
  • ۳- شرکت در‌ کنفرانس‌های علمی و بین المللی:
    کنفرانس‌ها محل تجمع افراد تاثیر گذار در حوزه‌های علمی خاص و شبکه سازی با آنان می‌باشد. اگر شما قادر باشید در این مراسم طرح خود را به عموم ارائه دهید یا حول یک موضوع کلیدی سخنرانی کنید شانس خود را برای ایجاد ارتباط با افراد هدف افزایش داده‌اید.

۹)تامین هزینه برای راه‌اندازی استارتاپ ؟

هرچه میزان ریسک فنی و کسب و کاری شما کاهش یابد ارزش وجودی وام در مقابل سرمایه بیشتر می‌شود. اگر تا حد خوبی مطمئن هستید که می‌توانید در کوتاه مدت درآمد خوبی کسب کنید و با آن وام خود را پس بدهید به سراغ سرمایه‌گذار نروید و وام بگیرید.

۱۰) کسب و کار فناورانه:

در صورتی‌که موفق به تامین مالی یا جذب سرمایه برای استارتاپ خود شده باشید، عملاً کسب و کار فناورانه خود را شکل داده‌اید. دقت داشته باشید که شما هنوز اول راه هستید و با چالش‌های زیادی در حوزه فروش محصول، توسعه بازار، توسعه سبد محصولات، رقابت با سایر بازیگران بازار، تامین نقدینگی، توسعه زیرساخت تولید و … مواجه هستید اگر طبق مراحل ذکر شده در این مقاله پیش بروید قادر خواهید بود در محصولات آتی خود طبق همین مدل خطای خود را به حداقل کاهش دهید.

راه‌های ارتباط با ما:

  1. لینکدین
  2. سایت فراز
با آرزوی موفقیت برای تمامی کارآفرینان این مرز و بوم که در راستای تحقق اهداف خود حاضرند از بسیاری از چیزها در زندگی خود بگذرد.

پیام بگذارید